دانلود سریال همراز Humraz 2025

سلام خدمت همه دوستان 🙋🏻‍♀️🌷.

بعد از چشم انتظاری‌های فراوان، بالاخره دوتا از بازیگرانِ پرطرفدار پاکستان رو تونستیم با هم، در سریالی با ژانر انتقامی ببینیم و از اونجایی که فیروز خان از پسِ نقش‌های انتقامی خوب بر میاد یکی از منتظرانِ واقعی بودم، البته فیلمنامه در حد انتظارم عمل نکرد و بهش نقدهایی دارم.

سریال درباره دختری هست به اسم سارا که در شُرفِ ازدواج با پسر عمه‌اش احمر هست. در طرف دیگه پسری به اسم ساعیم رو داریم که با مادر و برادرش (فراز) زندگی می‌کنه. ساعیم مردی هست که وقتی موضوع خانواده‌اش، به خصوص برادرش در میون باشه، حسابی جدی و گاهی بی‌کله می‌شه. در پیِ یه حادثه تو قسمت ۲، روندِ داستان به کل تغییر می‌کنه. متاسفانه سوءتفاهم بزرگی پیش میاد، قضیه بدجوری گره می‌خوره و سارا تو روز ازدواجش توسط پلیس دستگیر می‌شه.

یه جاهایی دل بیننده می‌رنجه از اینکه سارا می‌خواد بی‌گناهیش رو فریاد بزنه ولی کار به جایی نمی‌رسه، هر چقدر اصرار داره که من اون سارا نیستم، پلیس باور نمی‌کنه. (البته روند رسیدگی به پرونده و ساختن فرضیه‌های احتمالی و داشتنِ شواهدِ مُتقن از طرف پلیس و خیلی چیزهای دیگه به نظر مضحک میاد. برای اتهام زدن، باید خیلی مسائل سنجیده بشه، اگه رسیدگی به جرم‌ها تو پاکستان اینطوری آبکی باشه که دیگه هیچی 🤦🏻‍♀️. تو چندتا سریال دیگه هم این دادگاه‌های سَرسَری رو دیدیم، به هر حال امیدوارم همشون از ذهن نویسنده‌ها خارج شده باشه). با این که شواهد و مدارک کافی برای سارا وجود نداشت ولی کارش به دادگاه کشیده شد، باز خوبه وکیلِ خوبی داشت و (قسمت ۱۰) تونست به نتیجه گیری درست کمک کنه ولی برای ساعیم، وجود شواهد اصلا معنایی نداشت و کاملا به نظر خودش اعتماد داشت!

در قسمت ۱۳ تو سکانسی که ساعیم به مادرش گفت که مطمئنِ کارِ سارا‌ست و اون رو به سزای کارش می‌رسونه، گفتنِ این موضوع توی اتاقی پر از کتاب و اینکه پشت سر هم یه سری حرف‌های بی‌منطق می‌زد و پشت هیچ کدوم از حرف‌هاش دلیل منطقی نبود به نوعی قابل تأمل بود. (تناقضِ بین فضا و گفتارِ ساعیم برام قابل توجه بود).

ساعیم که به نظر دادگاه اعتنایی نداشت، شروع می‌کنه به انتقام از سارا، در شرایط مختلف سارا سعی می‌کنه اطرافیان رو متوجه اعمالِ ساعیم کنه ولی ساعیم حواسش جمعِ همه امور بود.

قسمت ۲۰ احمر شک می‌کنه که شاید سارا راست می‌گه و دقت می‌کنه به دور و برش ولی باز هم اونطور که باید موضوع رو پیگیری نمی‌کنه. اطرافیان فکر می‌کنن سارا دچار توهم شده و می‌برنش پیش روانپزشک، نکته قابل ذکر این جاست که دکتر تو یک جلسه به این نتیجه می‌رسه که سارا به خاطر فشار و استرسِ زیاد دچار توهم شده (دکتر تو یک جلسه چطور اینقدر مطمئن بود! 🤦🏻‍♀️ مگه همه جنبه‌ها رو بررسی کرد!).
این شرایط که دیگران فکر می‌کنند سارا دچارِ توهم شده رو تا حدودای قسمت ۲۴ داریم. 🤦🏻‍♀️این موضوع به نظرم دچار کش و قوسِ بی‌دلیل شد و گنجایشِ مناسبی برای سریال نداشت و بیشتر مناسبِ فضایِ زمانیِ فیلم (سینمایی) بود. این نکته برای مایی که سریال رو در حال پخش دیدیم و هفته به هفته منتظرِ قسمت جدید بودیم، مشهود و فرسایشی بود. (دوستانی که بعدا سریال رو می‌بینن شاید این روندِ کُند، اذیتشون نکنه ولی زمانِ پخش، برای بیننده قابل توجه و در خور نقد بود).

تو سکانسی سارا به ساعیم می‌گه: تو کلا عقلت رو از دست دادی و منم درمانی برای دیوانگی ندارم. باید از اون روز بترسی، روزی که حقیقت رو بفهمی. جرات نمی‌کنی از من طلب بخشش کنی.

بعد از فراز و فرودهای بسیار، بالاخره در قسمت ۲۷ حقیقت کوبیده می‌شه تو صورت ساعیم. مادرش تو سکانسی بهش می‌گه: (کاش قبل از اینکه کار به اینجا می‌رسید، بهش فکر می‌کردی، ممکنه که دیر شده باشه، اما نه خیلی دیر). این صحبت باعث می‌شه تا ساعیم که عذاب وجدان پیدا کرده برای جبران تلاش کنه.

در مورد نقشِ دیبا، مادرِ احمر باید بگم که از ابتدای سریال تا آخر، با کینه و خشمش نسبت به خانواده سارا رفتار کرد، به خاطرِ جداییِ عاطفی‌ای که از همسرش داشت، کینه‌اش رو سرِ سارا تلافی می‌کرد (پدرِ احمر، دایی ساراست). سارا بارها خواست موضوع رو برای عمه‌اش روشن و به نوعی حل کنه. قسمت ۳۲، مادر احمر حقیقت رو فهمید ولی باز هم دست از کینه‌توزی برنداشت. (خشمِ فرو خورده‌ی سال‌هاش رو سرِ سارا خالی می‌کرد).

در مورد فیلمنامه می‌شه یه سری نقد داشت؛ ابتدا لازم می‌دونم از نقطه قوت داستان بگم که مربوط به قسمت‌های اولیه سریال هست، زمانی که سارا مورد اتهام قرار می‌گیره از همان لحظه مواجهه با پلیس، خانواده‌اش و احمر با اعتمادِ کاملی که به سارا داشتن، ذره‌ای به سارا شک نمی‌کنن و همه جوره در هر لحظه ازش حمایت می‌کنن، این حمایتِ بی‌دریغ تا اثبات بی‌گناهی سارا تو دادگاه بسیار زیبا بود، البته نویسنده دید همدلی باید تا همین حدود باشه، پس بهتره از این به بعد از این موضوع گذر کنیم و اطرافیان یکم به حرف‌های سارا بی‌اعتماد بشن و قضیه توهم رو تو داستان اضافه کرد. 🫤 (نویسنده دید رابطه احمر و سارا خیلی محکم و شیرینِ، پس فکر کرد که بهتر به رابطه‌اشون یکم فلفل اضافه کنه).
برسیم به مواردی که به نظر جای بحث و نقد داره: یه مورد، قضیه توهمِ ساراست که بیش از حد بهش پرداخته شد و یا نقشه دیبا (در قسمت‌های آخر) برای جدایی احمر و سارا که خیلی پیشِ پا افتاده بود و هر لحظه احتمال لو رفتنش بود حتی از همان لحظه اول! ولی به همین موضوع چند قسمت پرداخته شد. یه مورد دیگه هم، شلختگیِ نگارش بود، (برای نمونه این مورد رو می‌گم) در قسمت‌های آخر، ساعیم برای اینکه سارا اون رو ببخشه به مادرش یه پیشنهاد می‌ده و جالبه که در قسمت بعد، وقتی سارا همون موضوع رو به عنوانِ تنها شرطِ بخشیده شدن بهش می‌گه، ساعیم و مادرش جوری تعجب کردن که انگار قسمتِ قبل من بودم که این پیشنهاد رو مطرح کردم، نه ساعیم!).🙃

خلاصه که مصباح نوشین نویسنده سریال قصد حرص دادنِ مخاطب رو داشت و تونست این مورد رو به درستی اجرا کنه البته تو سریالِ مهرپوش (۲۰۲۰) هم با ایجاد سوءتفاهم‌های متعدد در روندِ داستان به این هدف رسید. 🙃

بعد از فراز و فرود‌های بسیار، داستان برای سارا ختمِ به‌خیر شد. خودم به شخصه روند داستانی رو به شکل دیگه‌ای دوست داشتم ولی فرمان دست نویسنده‌ست و هر طور بخواد عمل می‌کنه، طرفدارانِ بازیگرانِ سریال در صورت داشتنِ وقت، سریال رو ببینید.

از نلی خانم و تیم حرفه‌ایش بابتِ ترجمه سریال بسیار سپاسگزارم. 💚🙏🌷

سلام نلی جان🌷. سریال های راجا رانی و اگر تو با من باشی رو کنسل کردین؟ چون تو جدول پخشِ هفتگی نیست.